آدمیزاد نوعا تنبل است و به قول دوستی برای بقا ساخته شده، نه بدو بدو برای رسیدن به موفقیت. برای همین خیلی از ما، اگر نانمان گرم باشد و آبمان سرد خیلی هم دنبال تغییر شرایط زندگیمان نیستیم. حالا این وسط طبعا هر چه ابزارهایی ایجاد شود که باعث شود ما کمتر کار کنیم، با استقبال روبرو میشود؛ از یخچال و چرخ گوشت قدیم گرفته تا این روزها گوشی تلفن همراه هوشمندی که خیلی چیزها را برای ما سادهتر و سریع کرده؛ حتی نوشتن یک پیام ناقابل را. تا اینجای داستان خیلی هم بد نیست. اگر ما موجودات بهرهوری بودیم احتمالا از این وقت بوجود آمده در جهت سازندگی بیشتر بهره میگرفتیم! البته اگر! شاید اگر هنوز سنتیتر بودیم به عبادت یا نیایش، گفتگو و دورهم جمع شدن یا مواردی از این جنس میپرداختیم. اما اغلب این زمان اضافه را در حالتی نه آنقدر هشیار و نه کاملا منفک از محیط به سر میبریم. معمولا سرمان در گوشی است و پستهای مختلف شبکههای اجتماعی را میبینیم، فیلم نگاه میکنیم؛ شوهای مختلف را میبینیم و وقتی متوجه میشویم که یک عامل خارج از ذهنمان، حالا یا بدنی یا محرکهای بیرونی، ما را به خود آورد و گاهی میبینیم که ساعتها در این صفحه و آن کانال مشغول بودهایم. خوب این چه منفعتی دارد؟ گاهی، اگر کمی هدفمند باشد ممکن است، ممکن است چیزی مفید بیاموزیم. وقتی میگویم مفید، چون اصولا صرف شنیدن یا دیدن چیزی (با فرض اینکه صاحب پیج و کانال آنقدر دست و دلباز بوده که محتوای اصلیاش را رایگان بگذارد) یادگیری عمیقی اتفاق نمیافتد و خوب خواندن گزارش یا دیدن و شنیدن پادکستهای پیچیده هم که با آن وقتگذرانی نیمه هشیار چندان همخوانی ندارد.
حالا اینها چه ربطی به تیتر متنم دارد! الان عرض میکنم. ما این همه وقت میگذاریم برای چنین پرسهزنی، اما وقتی میخواهیم موضوعی مهم را با دوست، همکار، رئیس یا استادمان به اشتراک بگذاریم انقدر وقت نمیگذاریم تا پیام را برایش تایپ کنیم و ویس میفرستیم. این امر به چند دلیل پسندیده نیست:
- ممکن است ویس برای ما سادهتر و کمتر وقتگیر باشد اما برای طرف مقابل برعکس است (حتی گاهی اگر سرعت خوانش صوت را دوبرابر کند!).
- اگر پیام متنی باشد، مخاطب من نوتیف پیام را دریافت میکند و چند جملهای رامیبیند؛ بعد میتواند تصمیم بگیرد که آیا به پیام من در آن لحظه پاسخ دهد یا مثلا بگذارد سر فرصت. اینطوری از یک طرف پیام سین نمیخورد و از طرف دیگر ذهن مخاطب را خیلی به چالش نمیکشد (فرض این است که محتوای پیاممان ماهیتا چالشی نیست).
- پیام صوتی اغلب این حس را ایجاد میکند که کسی که ارسالکننده هست انقدر برای طرف مقابل ارزش قائل نبوده که چند کلمه برایش بنویسد.
- پیام صوتی که ارسال میشود، ذهن را به شدت درگیر میکند که محتوای پیام چیست؛ حتی اگر در لحظه هم نخواهد به هر دلیلی پیام را باز کند، باز هم ذهنش زیاد درگیر میشود، چرا که انسان ذاتا کنجکاوی دارد.
و در نهایت، یک پیام صوتی، اگر واقعا بسیار ضروری است و در نوشتار نمیگنجد، حتما باید با توضیحاتی باشد. مثلا یک جمله قبلش بنویسید، هشتگی بزنید که موضوع در چه خصوص است. این احترام به شخصیت و وقت مخاطب و نشانگر رفتار حرفهای شماست.
برقرار باشید
اضافه کردن نظر