این روزها، حال اقتصادمان، حال جامعهمان خیلی خوب نیست؛ بیشتر خودمان را باختهایم و کلا در حال غر زدنیم. کسانی هستند که به خاطر تعدیل شدن، کارشان را از دست دادهاند و کسان دیگری هم هستند که تازه میخواهند وارد بازار کار شوند و البته هر دو گروه هم میگویند که کاری برایشان نیست؛ یا حداقل کاری که بتواند خرج زندگیشان را بدهد نیست.
اما از طرف دیگر، سازمانها و شرکتهای زیادی هستند که خواهان نیروی کارند؛ اتفاقا دقیقا هم دنبال همین تخصصی که شما نامش را یدکمیکشی هستند؛ دستمزد خوبی هم میدهند. اما آنها شما را نمیخواهند!!! بلکه دنبال کسی میگردند که بتواند خیلی خوب کارشان را انجام دهد؛ کسی که هم تخصص داشتهباشد و هم اهل رشدکردن باشد و هم سه برابر از خود کار، وقت مدیر را نگیرد.
آنها دنبال سابقه کار نیستند. آنها به دنبال تجربه هستند. آیا شما واقعاً ده سال تجربه دارید، یا یکسال را دهبار تکرار کردهاید؟ طی ده سال کارتان، چقدر دنبال یادگیری بودهاید؟ چقدر موقعیتهای مختلف، پروژههای متفاوت را تجربه کردهاید؟ چقدر به دنبال گسترش کارتان بودهاید؟ یا فقط مراقب این بودهاید که سر ساعت بیایید، سر ساعت بروید، ناهارتان چه باشد؛ فلان پاداش را بگیرید و حتی بدتر اینکه حال فلان همکاری را بگیرید که زود میآید و دیر میرود و زیاد با شما نمیجوشد و سعی میکند خودش را پیش رئیس جلوه دهد.
ببینید، زندگی کاری ما، شبیه دندانهایمان است. مسواکزدن، نخدندان كشيدن، دهانشويه استفاده كردن، سرد و گرم را پشت سر هم نخوردن، دوري از لواشك و شيريني، همه سخت است؛ گاه حتي زجرآور است. از آن بدتر معاينات دورهاي دندانپزشكي است؛ صرف پول و وقت براي اينكه بروي و بهت بگويند چهارتا دندان خراب داري و بايد درستشان كني.
اما واي به روزي كه دندان به عصب برسد؛ همان موقعي كه ديگر هيچ مسكني چارهساز نيست. هيچ چيزي نميتواند دردت را دوا كند مگر اينكه يا از شر دندان خلاص شوي (كه خودش معضل ديگري است) يا فرايند دردناك و ناخوشايند عصبكشي و بعد روكش و شايد حتي جراحي لثه و فك را انجام دهي و جداي دردش، كلي هزينه متحمل شوي…
ما الان در همان نقطه درد دندان به عصب رسيدهايم! حل مسئله ما، امروز و اكنون دردناك و گاه پرهزينه است؛ ولي آيا گريزي از حل اين مسئله داريم؟
اگر با من موافق هستيد، اين چند توصيه را مد نظرتان قرار دهيد:
- كمي از هزينههايتان بكاهيد؛ گياهخوارتر شدن براي شش ماه، هم براي سلامتي جسم خوب است و هم سلامت اقتصاد خانواده؛ لازم نيست حتما در ابتداي هر فصل لباس و كفش جديد بخريد؛ شش ماهي قرار است با خودتان زندگي كنيد؛ پس هر هزينه اضافه را كاهش دهيد؛ از وسايل نقليه عمومي بيشتر استفاده كنيد؛ پيادهروي هم براي سلامتتان خيلي مفيد است…
- خودتان را بهتر بشناسيد؛ آيا كاري را كه تا امروز ميكرديد دوست داريد؟ آيا در همين حوزه ميخواهيد كار كنيد؟ آيا صنعتتان را دوست داريد؟ اگر فكر ميكنيد جاي ديگري برايتان بهتر است، آنها را بررسي كنيد
- ببينيد مفهوم شما، هويتي كه از خودتان داريد چيست؟ چه رسالتي را در زندگي براي خودتان متصور هستيد؟ آيا در آن مسير قدم برميداريد؟ آيا احساس رضايت از خود داريد؟
- الان بهترين فرصت يادگيري است؛ ببينيد بازار كار چه ميخواهد كه شما نداريد؛ نياز بازار طي شش ماه خيلي تغيير نميكند؛ برويد و در حوزه كاري خودتان آن حوزهها را مطالعه كنيد و ياد بگيريد. از كسي كه در آن زمينه تخصص دارد بخواهيد به شما كمك كند و با نشاندادن اشتياقتان طي دوران يادگيري، او را بيشتر به ياددادن تشويق كنيد
- اگر سابقه كار نداريد، به دنبال فرصتهاي كارآموزي باشيد. چند ماه كار ياد بگيريد. چند ماه سختي زياد، كمك ميكند كه گامهاي بعدي را محكمتر برداريد…اگر توانستيد فيلم the pursuit of happiness را هم ببينيد. به تقويت روحيهتان خيلي كمك ميكند
در نهايت اينكه، دوره بحران، ميتواند دوره فرصت براي شما باشد؛ اگر خوب از آن بهره بگيريد و تصميمي قاطع پس از گذر از اين بحران دردناك، بيشتر مراقب “دندانهايم” خواهم بود.
شاد و موفق باشيد
اضافه کردن نظر