یکی از مسائل مهمی که مدیران زمانی که وارد سطوح مدیریت ارشد میشوند، این است که آیا میتوانند پشتیبانی کافی را برای ایدههایشان بدست آورند یا خیر.
موفقیت در این امر، سه بعد مختلف دارد؛
- یک محتوای ایدهها
- دو، نحوه در میانگذاری آنها و
- سه، نحوه تعامل با تیم و سازمان.
در بعد اول، مدیرانی که معمولاً عملکرد نسبتاً موفقیتآمیز یا فوقالعادهای از خود برجا میگذارند، معمولا در دو سال اول فعالیت خویش به دنبال بازنگری استراتژیک بیزینس (۵۸% موارد) یا برنامههای کاهش هزینه هستند. آنطور که در گزارش، «چه چیز یک مدیرعامل را استثنایی میسازد» شرکت مشاوره مکنزی و شرکا طرح شدهاست، کسانی که به عنوان مدیرعامل به شرکتهایی که عملکرد مناسبی ندارند میپیوندند، معمولاً در اولینگام از یک بازنگری استراتژیک سود خواهند برد.
در بعد دوم، نکته مهم این است که اطلاعات چگونه به تیم و سازمان منتقل میشود. مدیران موفق در این باره، اینطور اذعان میدارند که ایجاد همسویی سازمانی برای آنکه بتوان مسیر موفقیت سازمان را طی نمود اهمیت دارد و این امر از این طریق بدست میآید که مدیر جدید به صورت مشخص، نه تنها اظهار کند بر چه چیزی تمرکز دارد، بلکه مشخصاً بگوید که به چه چیز نخواهد پرداخت و در واقع به دنبال ایجاد یک چشمانداز مشترک از اولویتهای کسب و کار خواهد بود. شاید بتوان بهترین نمونه این امر را در شرکت آلمینیوم آمریکا (آلکوآ)، در زمانی دید که پاول اونیل مدیرعامل این شرکت شد؛ زمانی که برخلاف روند معمول سخنرانی اولیه، او سخنش را اینگونه شروع کرد: «من میخواهم با شما درباره ایمنی کارگران صحبت کنم…»
ناگفته پیداست چنین گفتگویی چه عکسالعملهایی را میتواند در پی داشتهباشد. اما عملکرد آتی شرکت نشان داد که تمرکز بر موضوعی خاص، به شرط آنکه مدیر ارشد دقیقاً بداند راجع به چه چیزی سخن میگوید و چرا، میتواند هم جایگاه ویژه برای مدیر ارشد به دنبال داشتهباشد و هم موفقیت وی را!
در بعد سوم، این نحوه تعامل با تیم است که اهمیت مییابد. مدیرانی که تمایل دارند با موفقیت در موقعیت مدیریت ارشد قرارگیرند، معمولاً اتکای زیادی به تیمی دارند که به صورت مستقیم به آنها گزارش میدهند. آنها وقت و فرصت زیادی را به شناخت بهتر از فرهنگ سازمان اختصاص میدهند و سعی میکنند به دنبال موضوعاتی باشند که آنها را در جایگاه منحصر به فردی از تاثیرگذاری قرار میدهد.
در نهایت، نکته مهمی که وجود دارد این است که آمادهسازی خود برای عملکرد موفق در مقام مدیریت ارشد، کاری یک روزه نیست و نیازمند آمادهسازی بلندمدت خویشتن و ایجاد شایستگیهایی است که در این پستهای سازمانی مورد نیاز است؛ مواردی چون داشتن نگاه استراتژیک، برخورداری از تفکر سیستمی، داشتن شم کسب و کار و …؛ درست مانند برنامهریزی که چرچیل پیش از آنکه به نخستوزیری برسد صورت داد.
منابع
What makes a CEO exceptional? Mckinsey Quarterly
Ascending to the C-suite, Mckinsey Quarterly
قدرت عادت، چارلز داهیگ، ترجمه، مصطفی طرسکی و معصومه ثابتقدم. نشر نوین، ۱۳۹۵
اضافه کردن نظر